دلم مي خواست يکی رو داشتم ، بعضي وقتا که مردم خستم می کردن ، ميومد کنارمو دستاش رو مي گذاشت دو طرف ِ صورتم زُل مي زد توو چشام ، مي گفت ببين ! تو من رو داري:)
وٙﻗﺗﮯ ﻣﮯ خواهٙمٙت وٙ ﻧﻳﺳﺗﮯ اِتِفاقِ تازه اے ﻧِﻣﮯ اۥفتٙد فٙقٙط ﻣٙטּ,ذٙره ذٙره " اٙیّـ ـ ـوب " ﻣﮯ شٙوٙم...
در آغوش همان هرزه ای که گرفت آسـ ـ ـودگـی ام را:)تو به افتادن من در خیابان خندیدی
و من تمام حواسم به چشمان مردم بود
که عاشق خـ ـ ـنده ات نشوند!!آسـ ـ ـوده بخواب
نظرات شما عزیزان:
l○l3r
khob bodan
khob bodan
برچسبها:
|________________________┍──────────────┤